۱۷.۶.۹۱

تاکسی

کاش میشد ،
نیمی از من که عاشق است زیر گور سرد بخوابد ،
و نیمی دیگر زندگی کند، گرم!
شعر بگوید،آ
واز بخواند،
پای اخبار بحث سیاسی بکند و تخمه بشکند،
توی خیابان حق تقدم را رعایت کند،از روی پل عابر پیاده رد بشود،
مهمانی بگیرد فلان سالگی اش را،
سبزی بخرد،
چانه بزند،
توی تاکسی بحث اجتماعی بکند و 
هی بگوید : بد زمانه ایست آقا جان!